چند وقت پیش با یکی از دوستام که همکار هم هستیم در مورد اینکه چقد نسبت به چهار سال پیش که وارد شغلمون شدیم راحت داریم انجامش میدیم و هیچ چالشی نداره برامون.

من گفتم خب دلیلش اینه که ما این کارو برای یه مدت زمانی خیلی طولانی انجام دادیم و طبیعیه که برامون راحت و عادی بشه. نشستیم حساب کردیم چند ساعت انجامش دادیم و به عدد حدود 2800 رسیدیم. 

2800 ساعت!

اومدیم روی یه سری چیزای دیگه هم بررسی کردیم و به این نتیجه رسیدیم که اگه یه کاری رو 2000 ساعت درست انجام بدی واقعا توش مستر میشی. امکان نداره 2000 ساعت یه چیزی رو تمرین کنی و توش استاد نشی. البته باید این کارو پیوسته و مستمر انجام بدی. 

یه مدتی راجع به جنبه های مختلف این موضوع فکر میکردم تا اینکه چند روز پیش به عدد 100 رسیدم و اسمشو گذاشتم قانون 100.

حالا قانون 100 چیه؟ 

واسه من اینطوری تعریف میشه که اگه میخوای توی یه موضوعی پیشرفت خیلی خوبی رو شاهد باشی باید 100 بار انجامش بدی. بزارید با یه مثال بازش کنم. 

فرض کنیم من میخوام شطرنج یاد بگیرم و حرفه ای بازی کنم!

باید 100 ساعت آموزش ببینیم. 

100 روز پیوسته بازی و تمرین کنم. 

توی هر نوع بازی شطرنج (رپید، بلیتز و ... ) 100 تا بازی کنم و اونا رو آنالیز کنم.

توی مسابقات محلی و استانی و ... 100 تا بازی انجام بدم. 

اینا به صورت موازی با هم جلو میرن اما هر کدوم که انجام بشه توی خودم کلی پیشرفت میبینم.

همین رو میشه به همه ی چیزای دیگه تعمیم داد. 

یه مثال دیگه میتونه موسیقی باشه. مثلا من اگه بخوام یه ساز رو یاد بگیرم باز میتونم همین 100 ها رو در موردش پیدا کنم و بنویسم و با دیسیپلین انجام بدم تا به نتیجه ای که میخوام برسم. 

یه موضوعی که من مدتهاست روش کار میکنم و در طول زمان بالا و پایین زیاد داشتم اما هیچ وقت به چیزی که میخواستم توش نرسیدم ترید هست. احتمالا با جو فعلی جامعه و شبکه های اجتماعی همه میدونید فارکس و ترید چی هستن. البته من سه سال و نیم چهار سال پیش استارتشو زدم. اون موقع از هر 100 نفر یه نفر هم نمیدونست ترید چیه. بگذریم. 

اینکه من به نتایج دلخواهم نرسیدم توی این مدت هزار و یک دلیل داره اما یکی از مهمترین دلیلاش همین استمرار و تکرار و آرامش و عجله نداشتنه. 

اومدم چند روز قبل از خودم این سوالارو پرسیدم...

آیا 100 ساعت آموزش درست دیدم؟ 

آیا 100 روز روی دمو اون چیزایی که یاد گرفتمو تمرین کردم؟ 

آیا 100 روز گذشته روی یه چارت رو بک تست گرفتم؟

آیا 100 روز کاری متوالی ترید کردم؟ (یعنی 20 هفته)

آیا 100 تا ترید رو ژورنال کردم؟ 

آیا 100 تا ترید متوالی داشتم که دقیقا بدونم دارم چیکار میکنم و بر چه اساس ترید میکنم؟

و از این دست سوالات. جواب بعضی هاش بله هم هست اما همونایی هم که بله هست توش یه نقص کوچیکی بوده.

 

حالا میگم خب تو که این کارارو نکردی نمیتونی انتظار پیشرفت فوق‌العاده هم داشته باشی. 

 

بعد اومدم به چیزایی که انجام دادم هم فکر کردم. مثلا در مورد زبان انگلیسی...

دلیل اینکه زبانم خوبه اینه که به این اعداد 100 دست پیدا کردم و اگر جایی هم هنوز نقص دارم بخاطر اینه که به 100ها فکر نکردم یا انجام ندادم. 

100 ساعت آموزش! 100 ساعت فیلم زبان اصلی! 100 روز مستمر تمرین و صحبت! و ...!

 

شما 100 روز (اگه هفته ای 4 روز بری میشه 25 هفته یعنی 6 ماه متوالی) برو باشگاه و درست تمرین کن ببین تغییرات اساسی رو توی بدن و ذهن و فکر و حتی زبیایی چهره‌ات میبینی یا نه. 

 

اگه بخوام یه جمع بندی بکنم باید بگم که قانون 100 بر اساس قانون طبیعت کار میکنه و به همین خاطر هم هست که جواب میده. 

من خودم دارم توی هر موضوعی که بخوام به صورت جدی انجامش بدم حتما از این قاعده استفاده میکنم.

نحوه استفاده‌ش هم به این صورته که اول شما میاید این اعداد 100 رو برای اون موضوع خاص پیدا میکنید و بعد شروع به انجامشون به صورت موازی میکنید. 

حتما یه جایی ثبت کنید که برای هر کدوم از اونا روز چندمید یا توی تکرار چندم قرار دارید اما زیاد پیچیده ش نکنید. در واقع این پروسه ی ثبت تعداد و روزها نباید خیلی زمانبر یا حوصله سر بر و خسته کننده باشه. باید خیلی خیلی ساده باشه. 

سعی کنید از هیچ نرم افزاری برای ثبت اینجور چیزا مثل عادات و تکرارها و ... استفاده نکنید چون اون خودش یه حواس پرتی اضافیه. 

 

توی این پنج شیش روزی که از تولدم گذشت از لحاظ روحی خیلی بد بودم اما کاریش نمیشه کرد. زندگی منتظر من نمی‌مونه. باید کارمو بکنم و ادامه بدم.