امروز خیلی اتفاقی آمار بلاگ رو نگاه میکردم و دیدم 4 روز قبل تولد 4 سالگی این بلاگ بوده. هر چند فعالیت زیادی نداشتم اگه هم داشتم همه رو از یه جایی به بعد پاک کردم و کلا ریست کردم ولی خب امروز 4 روز از 4 سالگی این بلاگ میگذره و این برای خودم جالب بود که این همه مدت گذشته...

این همه مدت... این همه تغییر... 

این همه آدمایی که اومدن و رفتن...

چیزی که می مونه یه سری خاطرات مبهم و مه آلوده. 

بگذریم. 

چهارسالی که گذشت تلخ و سخت بود. خوبی و خوشی هم داشت. 

یه چیزی که همیشه در مورد خودم خیلی بهش میبالیدم و ازش راضی و خوشحال بودم این بود که هیچ وقت رو به عقب حرکت نکردم. 

شکست خوردم اما همیشه حرکتای مثبت و خوبی تو زندگیم زدم. 

الان توی وضعیت ایده آلی نیستم. خیلی مشکلات مختلفی ام دارم. ولی از اون چیزی که من به اینجا رسیدم راه درازی بود و هنوزم راه درازی در پیش دارم. 

مطمئنا این روزا از عمر من و شما میگذره و دیگه برنمیگرده و همین باعث میشه نتونیم خیلی چیزا رو به وقتش تجربه کنیم و داشته باشیم؛ ولی چه میشه کرد؟!!! زندگی همینه. 

مهم اینه که رو به جلو حرکت کنی و از حرکت نایستی.

به امید روزای بهتر...